موج سواری تساهلی و تسامحی در سواحل مجاز و غیر مجاز اتباع!!

امیر نیک رویان
رسانه نگار
در را که بر پاشنه تساهل و تسامح آن هم در حوزه های حساس (مثلاً یکی مثل موج سواری در سواحل مجاز و غیر مجاز! اتباع) بچرخانی، نتیجه این می شود که باب نقد مجاز! در ماجرای تداوم حضور اتباع غیر مجاز! که بسته می شود، هیچ؛ بلکه هم چنان باب خروج این عزیزان غیر مجاز!، آن چنان تنگ و باریک می شود که هموطنان شریف و نجیب و حتماً مجاز! خودمان، هم چنان و همیشه باید سنگ زیر آسیاب بمانند!؛ چون به عنوان اولین راه چاره، در این تنگنای ناترازی و در این وانفسای کمبودها، به راحتی آب و برق و گاز منازل مسکونی و صنایع هموطنان را قطع می کنیم و چرخه اقتصاد کشور را لنگ و لنگ تر می کنیم اما اراده جدی تری برای خروج اتباع غیر مجازی (که انگار اصلاً دیگر نمی شود پرسید چرا وارد کشور شده اند و با چه هدفی؟!)، وجود ندارد..
و در چنین وانفسایی است که رسماً اعلام می شود هنوز سه میلیون اتباع غیر مجاز در کشور حضور دارند (دقت کنید: سه میلیون نفر!!، آن هم آمار رسمی، نه آمار غیر رسمی، که خودش اندازه نفوس و اتباع یک یا دو کشور است!)؛ در حالی که آمار ردّ مرز یا خروج اتباع که از منابع رسمی اعلام می شود در قیاس با میزان محسوس و ملموس حضور اتباع در کشور (حتی با چشمان غیر مسلح!!)، اصلاً منطقی به نظر نمی رسد!
و یک نکته دغدغه مندانه: اگر واقعاً قرار است بهشت امن مهاجران غیر قانونی و اتباع غیر مجاز باشیم در حالی که کشورهای مدعی حقوق بشر همگی در حال اخراج آن ها هستند، پس بیایید همه با هم، دیگر دنبال چرایی ناترازی ها نباشیم و مقوله آسیب شناسی را به کلی در کشوهای میزهایمان بایگانی کنیم!
و یک خواهش دردمندانه: اگر قرار است هم چنان و همیشه، روی دریایی از منابع خدادادی، با بی آبی و بی برقی بسازیم، لااقل دل دردمند مردم را بیش از این به درد نیاوریم و اجازه بدهیم خودمان بمانیم و کمبودهایمان!
و یک پرسش شوربختانه: چه الزامی دارد مثلاً ممنوعیت سگ گردانی را خیلی سفت و سخت، در دستور کار قرار دهیم و کلی انرژی و نیرو و هزینه هم صرف کنیم که خدای ناکرده، مجرمی سگ گردان از زیر دستمان در نرود اما شلنگ آب را بی دریغ و بی افسوس در اختیار اتباع اعم از مجاز و غیر مجاز! قرار دهیم تا منابع کمیاب زیر زمینی آبی را صرف شست و شوی زمین های موزاییک شده و آسفالت خیابان نماییم!!، چون شناسایی اتباع زمان می برد و…؟؟!!
حالا وقت پرسش های سخت تر و مستقیم تری است:
• چرا واقعاً به مشاوره های توییتری و رسانه ای همکاران دلسوز رسانه نگارمان هیچ توجهی نمی شود؟!
• مگر غیر از این است که این دوستان از کف جامعه گزارش می دهند و زبان گویای مردم هستند؟!
• چند سال است که هشدارهای مخاطرات جاسوسی و امنیتی و اقتصادی منتسب به شماری از اتباع عموماً غیر مجاز به صدا درآمده اما هیچ اقدامی نشده است؟
• جوان ما بیکار است و دوستان در نهادها به دنبال مجاز کردن عزیزان اتباع هستند! و اصلاً چرا در رستوران ها و فروشگاه ها و تولیدی ها به جای جوانان بیکار خودمان، به بهانه هزینه و دستمزد پایین تر، اتباع عموماً غیر مجاز مشغول به کار هستند؟!
• این چه نوع تمییز دادنی است که به خاطر آن تشکیلات و سازمان راه انداخته اند و بودجه هنگفت هم به آن اختصاص می دهند؟!
هدر رفت منافع و منابع مردم، بیکارتر شدن جوانان کشور، بالا رفتن نرخ بیکاری کشور، جنایات اتفاق افتاده و در حال وقوع، تغییرات نسلی ناموزون و نامتوازن، و سوءاستفاده از زیرساخت های کشور که در نهایت منجر به ابربحران عظیمی چون ناترازی ها شده است؛ فقط فهرستی تیتر وار از پیامدهای غیر قابل انکار و تبعات غیر قابل چشم پوشی این مهاجرت های غیر قانونی و این حضور غیر مجاز است…
و حالا وقت طرح بی تعارف خواسته ی کاملاً مجاز! اکثریت مردم از آقای رییس جمهور است که در آستانه انتخابات، خود وعده آن را داده بود:
آقای رییس جمهور، وقت آن است که به موج سواری های تساهلی و تسامحی برخی افراد و دستگاه ها در سواحل مجاز و غیر مجاز اتباع!! پایان دهید؛ چون چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است!